جواد فراهانی/
امکان انکار این موضوع که بخش اصلی اعتراضات این روزهای لبنان به شرایط معیشتی، اقتصادی و فساد فراگیر در مؤسسات دولتی مربوط است وجود ندارد، اما برخی سناریوها که در خلال اعتراضات وجود دارد، آشکار می کند که این سناریوها از پیش برنامه ریزی شده بوده و طرف هایی وجود دارند که خواهان ماندگاری خلأ و آشوب در این کشور هستند.
درست است که مردم لبنان خواهان استعفای نخست وزیر و تشکیل دولت جدید توانمند برای ایجاد اصلاحات اقتصادی بودند، اما به شرط آنکه پس از استعفا دولت جدید تشکیل شده و کشور دچار خلأ نشود؛ استعفای حریری در پاسخ به این خواسته مردم نبود، بلکه در چارچوب طرحی صورت گرفت که به دنبال فروبردن لبنان در منجلاب آشوب است. جبران باسیل، وزیر خارجه لبنان و رئیس جریان ملی آزاد چند روز پیش اعلام کرد او و اعضای حزبش در هیچ دولتی به نخست وزیری سعد حریری شرکت نخواهند کرد و در این حالت به مخالف دولت تبدیل خواهد شد. این درحالی است که انتظار می رود در جلسه امروز پارلمان، حریری به عنوان نخست وزیر مکلف برای تشکیل کابینه به صحنه بازگردد.
حریری؛ یک سوی مشکل
وبگاه خبری «العالم» در گزارشی می نویسد: با اندکی توجه در رفتارهای سعد حریری از زمان استعفا متوجه می شویم دولتی که به دولت پیشبرد امور تبدیل شده، هیچ یک از وظایف دولتی خود را انجام نداده است؛ علاوه براین او برای تشکیل دولت جدید شرط هایی را وضع کرده است که امکان تحقق آن غیر ممکن است و یا دستکم خود به خوبی می داند اتفاق نظری درمورد آن وجود ندارد.
این در حالی است که طرفهای دیگر گزینه های جایگزینی را مطرح کرده و پیشنهاد داده اند حریری فردی را برای نخستوزیری معرفی کند که اعضای کابینه او متشکل از افراد متخصص و سیاستمداران باشد، اما او با وجود حمایت اولیه خود از گزینه های معرفی شده به ویژه از سمیر الخطیب که انصراف او تلاش برای ضربه زدن به حزب الله، جریان ملی آزاد و جنبش امل بود، این گزینهها را سوزاند. به گفته منابع آگاه مسیر دولت سمیر الخطیب روشن بود و در مورد بیشتر وزرای آن از جانب احزاب مختلف اتفاق نظر وجود داشت، اما نحوه انصراف الخطیب و اقدام دارالافتاء لبنان در حمایت از حریری به همراه شرطهای ناممکن او از یک سناریو پرده برداشت که شاید عمدی نبود، اما در خدمت به پروژه خلأیی بود که اکنون بر دولت حاکم است.
منفعت جویی واشنگتن
در کنار این موضوع، عامل خارجی به سرکردگی آمریکا در تشدید اوضاع نقش پررنگی را ایفا میکند و این نقش در اظهارات تحریک آمیز مایک پمپئو علیه حزب الله و نیز تأکید او بر معامله نفت با رژیم صهیونیستی تحت نظارت آمریکا در مقابل حل بحران در لبنان به وضوح نمایان است.
در کنار این تحولات سیاسی و در آستانه نزدیک شدن احزاب سیاسی لبنان به توافق برای تشکیل دولت جدید، شنبه شب بیروت شب ناآرامی را پشت سر گذاشت و آشوب طلبان درصدد ورود به ساختمان پارلمان این کشور بودند که منجر به درگیری با نیروهای امنیتی شد. امنیت داخلی لبنان اعلام کرد، در درگیریهای شنبه شب بیروت 20 نیروی امنیتی به علاوه سه افسر زخمی شدند.
باتوجه به آنچه گذشت می توان اوضاع سیاسی کنونی لبنان را در چند محور خلاصه کرد؛ به دنبال استعفای سعد حریری از سمت نخست وزیر که اتفاق نظر در مورد آن وجود نداشت، در کشور خلأ وظایف دولت ایجاد شده است. این خلأ در کنار شروط ناممکن حریری برای نخست وزیری در دولت جدید و کشاندن پای دارالافتا به ماجرا که برخلاف قانون اساسی است، به یک بحران تبدیل شده است. دراین بین نقش دخالت های آمریکا در اعتراضات و تهدید صریح آن به ادامه آشوب ها تا زمان تحقق خواسته های واشنگتن بیش از پیش آشکار شده و در نتیجه شرایط به سمتی کاملاً متفاوت و مخالف با خواسته های مردمی سوق داده شده است.
براین اساس و در هر صورت هر دولت جدیدی که در لبنان تشکیل شود، باید تمام طرف های اصلی سیاسی اعم از حزب الله، جنبش امل، جریان آزاد ملی، جریان المستقبل، المرده و حزب سوسیال ترقی خواه را شامل شود؛ تمام کسانی که با این طرح موافقند، شناخته شده هستند اما کسانی که میخواهند لبنان را بدون درنظر گرفتن بحران اقتصادی به سمت سناریوی تقابلی و رویارویی میان یکدیگر سوق دهند، مسئول صفحه سیاهی خواهند بود که در تاریخ سیاسی لبنان رقم خواهد خورد.
نظر شما